سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱۱ مطلب با موضوع «آهنگ نوشت» ثبت شده است

هی شرم‌ساری شرم‌ساری شرم‌ساری
جز شرم‌ساری از خودت چیزی نداری

هی ناامیدی ناامیدی ناامیدی
از هیچ‌کس حتی خودت خیری ندیدی

هی تنگ‌دستی تنگ‌دستی تنگ‌دستی
چشماتو رو هرچی دلت می‌خواست بستی

هی آستین بردی به چشمای نجیبت
دستات خجالت می‌کشیدن توی جیبت



چاووشی می‌خونه



+با این و اون نجنگ، فرار کن فرار

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۷
مجید ت

امان از وقتی که در شب لیلة‌الرغایب(که شب آرزوها نیست!) Circle band توی گوشت بخونه:

تو آااارزوی بلندی و دست من کوتاه

تو دوردست امیدی و پای من خسته‌ست


من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه؟

چه کرد با دل من؟ چه کرد با دل من، آن نگاه شیرین


و برسه به بیتی که زیاد زمزمه می‌کنی . . .


تو کیستی که من این‌گونه بی‌تو، بی‌تااابم؟

شب از هجوم خیالت نمی‌یرد خوااابم



+می‌گفت لیلة‌الرغایب من شبیه که از پدرش بسونمش :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۲
مجید ت


+کاش باز می‌شد این در، کاش صبح می‌شد این شب، کاش صبر داشتم . . .
۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۵
مجید ت

هی پیش خوم می‌خونم ″من ببر صبرم، تا لمس دست‌ات، سیری نباشد، این اشتها را″

ولی بعدش با دهن کج می‌گم بَشه بَ بَ :/



+شرمنده که نمی‌خونم‌تون و نظرات رو درست جواب نمی‌دم. نت ندارم فعلن

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۲۷
مجید ت
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۹
مجید ت
۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۵۴
مجید ت

داره میخونه:

یه موقعی دلت تنگ بود برامو(هرچند نبود)

دنیا مهم نبود رنگاش برات

ولی الان شدی انگشت نما و . . . 


بعدترش میگه:

همه چی تموم شد با یه انتخاب . . .


+بیشتر از دو سال پیش رو میگم . . .

++بیشتر از این نمک نمیریزم روی زخم، تمام!

۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۴
مجید ت

ببین اسیرِ این سکوتِ بدصدایی . . .

ــــــــــــــ

نگاااهِ بی‌تفاوتم

صدای سردم

من از سرابِ آسمون‌ات توبه کردم

آهای خزون داغ باغ بی بهاری

شبیه چهره ام شدم کجای کاری

طنین موج و ساحلم خبر نداری



چارتار


+صدمین پست تقدیم به چارتار عزیز :)

۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۰۸
مجید ت
[شک نکن من که هیچ، آسمان هم زمین می‌خورد]

چارتار


+آهنگ خوبیه ولی همون مشکل من با آهنگارو داره که صدای خوانده زیرِ موزیکشه و خب یکم روی اعصابه و نمیذاره هی گوش بدی آهنگ رو.
۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۱
مجید ت

چشماتو باز کردی

دنیام زیر و رو شد

چشماتو بستی و باز

تاریکیام شروع شد

موهات کهکشونا

چشمات ستاره‌هاتن

منظومه های شمسی

جف گوشواره‌هاتن

کی بین مهربونا

مث تو مهربونه؟

نامهربونی با تو

بدنیست، بدشگونه



این‌هارو چاووشی می‌خونه و انگار با پتک می‌زنند توی سرم! تاریکی‌هام شروع شدند و معلوم نیست تا کِی، تا چه روزی، چه ساعتی، ادامه داشته باشن، هیچی معلوم نیست. اصلا معلوم نیست تموم بشه یا نه! این‌که دنیا داره بازی‌م می‌ده واسم غیرقابل تحمل‌ه و هرروز پیش خودم میگم "دنیا غلط می‌کنه که توی خواسته‌های من دخالت میکنه" ولی به من هیچ توجهی نداره و اصلا گوش نمیده به حرفم. اصلا به حرف هم نیست، به عمل‌ه. می‌خوام باهاش بجنگم ولی مثل یه جنگاوری که وارد یه جنگل تاریک شده، هیچ چیزی از راه، تعداد و نوع دشمن نمی‌‎دونم و اصلا چیزی نمی‌بینم و باید با حواس دیگه‌ام کار خودم رو بکنم. دعا کنید واسه این جنگاور . . .

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۱:۵۵
مجید ت
تو میدونی، چقدر شومه هوای خونه‌ی مردی که از روی تو محرومه . . .


چاووشی میخونه
۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۰
مجید ت