سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۳ مطلب با موضوع «دیالوگ» ثبت شده است

-چرا زود می‌خوابی و دیر بیدار می‌شی؟

+واسه چه انگیزه‌ای نخوابم و زود بیدار بشم؟

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۸
مجید ت

1.متروپل: اول بگم که بین این فیلم‌های این چند سالِ سی‌نما تا اون‌جایی که دیدم، متروپل فیلم خوبی بود. خوشم اومد ازش. شما هم ببینید.

_دوست امیر: هرجا عشق بره، با قلب من می‌ره . . .


_امیر[محمدرضا فروتن عزیز]: نمی‌دونم مواظب خودش باشم یا رویاهاش . . . کی مواظب خیالا و رویاهای خسته‌ی منه . . .؟


2.امروز از اینجا یه آهنگ از تتلو :) دانلود کردم که خیلی خوشم اومد از شعرش

_ می‌شه آدما حتی عاشقِ کلمات شَن . . .


_ اونو ولش کن

اون مرد بسته‌س، با همه راه اومده

تیکه پاره تو درد، از بس جنگیده بار اومده
اونو ولش کن

اون مرد خسته‌س

اون دیگه زانو زده

اون مرد دیگه زانو زده



+خسته‌م، زانو زدم . . .

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۰۱:۵۲
مجید ت
مازیار: سرمای لندن همه‌ی گرمای من رو کشت، ذوق و شوق‌م رو ازم گرفت. حالا شاید این‌جا یه کارایی کردم.
[مکث]
اگه خورشید بیاد بیرون . . .

_____________

اگر دست من بود
خوابِ تو را می‌کشیدم
و از رنگ‌های شاد
بالا می‌رفتم
آن‌وقت
ترس‌م از بهار می‌ریخت
یاد نیلوفر می‌افتادم
آواز کوچکی می‌خواندم
اما
تو می‌دانی
دست من نیست


وحیده محمدی

. . . . . .


این دوتا(یکی صحبت مازیار و دومی شعر) رو از فیلم اشباح انتخاب کردم. نظری درباره فیلم ندارم، ولی جاهایی که شعر می‌خونه رو خیلی دوست داشتم.
و من چقدر شبیه قسمت های بولد شده ام . . .
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۳
مجید ت