سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

نشسته‌ام به انزوا

دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۷ ب.ظ

هی پیش خوم می‌خونم ″من ببر صبرم، تا لمس دست‌ات، سیری نباشد، این اشتها را″

ولی بعدش با دهن کج می‌گم بَشه بَ بَ :/



+شرمنده که نمی‌خونم‌تون و نظرات رو درست جواب نمی‌دم. نت ندارم فعلن

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۳۰
مجید ت

چارتار

نظرات  (۵)

با اون " بَشه بَ بَ " موافقم ^_^ با دهن کجی اینو خوندم ..!

+دشمنتون شرمنده :)
پاسخ:
خوبه :)
منم این «من ببر صبرم» رو هی با خودم زمزمه می‌کنم؛ خیلی توپه ^_^
پاسخ:
خوبه :)
چارتار:)
پاسخ:
:)
۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۵۱ آقای سر به هوا ...
چارتار یدونه باشه :دی
پاسخ:
تکه به‌خدا!
۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۳:۴۱ سیـن بـانو ...
غلتی غزل شو هم صحبتم شو
سیلاب نابم آرایه ها را
+ عالیه
پاسخ:
فوق‌العاده!

حرف بزن حرف بزن سال‌هاست . . . تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">