سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بخند جانِ من» ثبت شده است

. . . فعلن تا این برنج کهنه‌ی هندی قد بکشد

از کهنه‌ترین شراب‌مان که چهارساله است وُ

یادگار قرن ماضی

دو گیلاس لب به لب

بگذار کنار دست‌مان.

شراب خوب هر جرعه‌اش

برای از یاد بردن یک قرن کافی است

جرعه جرعه

آن‌قدر می‌توانیم عقب برویم

که بعد از شام

سر از نخلستان‌های مهتابیِ بین‌النهرین درآوریم

و حوالیِ نیمه شب

از بدویتی برهنه و بی‌مرز . . .


عباس صفاری/ کبریت خیس

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۵:۲۸
مجید ت