سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رستاک» ثبت شده است

یه دیوونه این‌جا به عشق چشات غزل می‌نویسه، گرفتارته

یه احمق تو سرمای این زمهریر پِیِ فصل آغوش تب‌دارته

یه شاعر که آرامشش با تو بود نشسته جدایی رو از بَر کنه


رستاک حلاج می‌خونه

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۳
مجید ت