سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی صفری» ثبت شده است

حضرت فاصله بی حوصله ام سخت نگیر
چند سالی ست سراسر گله ام سخت نگیر


غرق پاییز ترین فصل غم و اندوهم
داغدار سفر چلچله ام سخت نگیر

شانه شانه پرم از هق هق تنهایی و اشک
سالها در گسل زلزله ام سخت نگیر

حضرت فاصله راحت بنویسم، ول کن !
من خودم سخت ترین مرحله ام سخت نگیر

شهر سهراب فقط درد مرا می فهمد
لعنتی ! قایق بی اسکله ام سخت نگیر

با تو و عشق و غم ثانیه ها درگیرم
حضرت فاصله بی حوصله ام سخت نگیر


علی صفری

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۰۴
مجید ت

بغض وقتی می رسد ، شاعر نباشی بهتر است

بغض وقتی گریه شد ،خودکار می خواهد فقط 


چشم های خیسم امشب آبروداری کنید

مرد جای گریه اش سیگار می خواهد فقط  



علی صفری

۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۴
مجید ت