سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چاووشی» ثبت شده است

هی شرم‌ساری شرم‌ساری شرم‌ساری
جز شرم‌ساری از خودت چیزی نداری

هی ناامیدی ناامیدی ناامیدی
از هیچ‌کس حتی خودت خیری ندیدی

هی تنگ‌دستی تنگ‌دستی تنگ‌دستی
چشماتو رو هرچی دلت می‌خواست بستی

هی آستین بردی به چشمای نجیبت
دستات خجالت می‌کشیدن توی جیبت



چاووشی می‌خونه



+با این و اون نجنگ، فرار کن فرار

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۷
مجید ت