خدا سیاستمدارِ محافظهکاریه و کارش رو خوب بلده. مث آقای "ل"، آقای "ب"، آقای "و"، آقای "ت" و . . . توی سیاست ایران. همیشه یکی به میخ میزنن یکی به نعل. اینها هم از خدا یاد گرفتند. یه عبارتی داریم توی دین به اسم "خوف و رجا" که دلیل محکمی واسه همین محافظهکاریه، یعنی خدا توی حرفاش توی قرآن جوری حرف زده که یهبار کلی میترسی از اینکه خشم خدا بگیردت، یهبار به رحمانیت خدا امیدوار میشی که ببخشه تو رو. همون یکی به میخ و یکی به نعل زدنِ خودمونه. از اولی که شروع کردم به نوشتن این وبلاگ همیشه باهام همینکار رو کرده. تو یه دورهای بدترین روزای عمرم رو گذروندم، بعدش یکم خدا دُزِ سختیها رو کم کرد، میشه گفت شُلاش کرد، و دوباره باز محکماش کرد :/ یه انیمیشنی بود که دیرین دیرین در مورد مذاکرات ساخته بود بعد مذاکره کننده هی میومد میگفت اوضاع خرابه، بعد دو ثانیه بعدش میگفت اوضاع خوب شد و هی این تکرار میشد. دقیقا شدم شبیهِ اون!
نمیدونم دلیل اینکارهاش رو، نمیفهمم . . .
+بس کن دیگه خدا! تکلیف رو معلوم کن . . .