سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا» ثبت شده است

این‌قدر توی تاریکی‌م فرو رفته‌ام که هیچ‌کاری واسم جذابیت نداره. این‌قدر فرو رفته‌ام که حال و حوصله‌ی شب قدر رو هم حتی ندارم. چیزی نمی‌رسه به ذهنم که بگم از بس درگیر این تاریکی هستم. شما دعا کنید ازش خارج بشم، نشدم‌هم حتی یه روزنه‌ی نوری بتابه به این زندگی. فقط دعا کنید همین . . .

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۶
مجید ت