سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شانه» ثبت شده است

چه حسن اتفاقی، اشتراک ما پریشانی‌ست

که هم موی تو هم بغض من آری، شانه می‌خواهد


سجاد رشیدی‌پور


+و من چقدر شانه می‌خواهم . . .

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۵
مجید ت

بـه گـیـســوان پــریــشــان خــود مـزن شـانـه

بیا که شانه‎ی من هست و شانه لازم نیست


جواد شیخ‌الاسلامی


در همین راستا جواد منفرد میگه:


بیا که هردو به نوعی به شانه محتاجیم

دوباره موی تو و حال من پریشان است

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۸
مجید ت