سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

از رنجی که میبرم

جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۷ ب.ظ

میشه گفت این وبلاگ اولین وبلاگی‌ه که من به‌طور جدی دارم از خودم می‌نویسم و خب یکم کار سخت و دشواری‌ه این کار. اینکه سوژه واسه نوشتن پیدا کنی واسه منِ تازه کار از سخت‌ترین کارهاست و خب سوژه‌ای رو که پیدا می‌کنم از ترس اینکه بعد از اون چیزی پیدا نکنم واسه نوشتن، نوشتن‌ش رو هی به تعویق می‌اندازم. نمی‌دونم خوبه یا بد ولی خب ترس‌ه دیگه کاریش نمی‌شه کرد. دو روزه یک سوژه رو تو یادداشت‌های پنل نوشتم ولی هی نوشتن‌ش رو به عقب می‌ندازم! چه میشه کرد؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۲
مجید ت

رنج

سوژه

نظرات  (۲)

میشه غورباقه رو قورت داد بنویسید درموردش 
این کد نظرخواهی رو هم بردارید یه مشت آدم خسته میان برای نظر 
پاسخ:
می‌نویسم
از ترس این تبلیغات‌چیا گذاشتم. میرن روی اعصاب وگرنه خودمم خوشم نمیاد
از قلمت نترس
هر چی که میخواد بذار بنویسه
وگرنه جای نوک قلم خودت میشکنی
دیدی تازگی ها گستاخ شدم؟!

خب قلمم میخواد که اینحوری بنویسه
من نمیخوام جلوشو بگیرم
تو هم نگیر
پاسخ:
نمی‌ترسم!
گستاخی خوبی داری :)

حرف بزن حرف بزن سال‌هاست . . . تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">