سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

جان من این‌بار رحم کن خدا . . .

پنجشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ

این که از بیخ گوش‌ام گذشت ولی با بعدی‌های احتمالی چیکار باید کرد؟ :/


+چرا داری این‌جوری می‌کنی خب خدا؟ همین یه‌بار رو فقط . . .

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۶
مجید ت

نظرات  (۶)

چی شده؟
پاسخ:
چی بگم . . .
از خود درگیری به خدا درگیری رسیدی گمونم :)
پاسخ:
با همه چیز درگیرم . . .
۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۴ مترسک ‌‌
صدقه بده :|
پاسخ:
خوب شد گفتی!
حتمن می‌ذارم کنار . . .
:|
همون که آقای مترسک گفتن :|
پاسخ:
همون . . .
درود بر یار ....
مبارک باشه تولدت، ایشالا تنت همیشه سلامت باشه
چقدر جای تو در همایش شعر و ادب فارسی خالی بود
برات قسمتی از شعر استاد دکتر محمد حسین بهرامیان رو می گذارم:

پیشنماز

آمد درست زیر شبستان گل نشست

دربین آن جماعت مغرور شب پرست
 

یک تکه آفتاب؟ نه یک تکه از بهشت...

حالا درست پشت سر من نشسته است

 

"چادر نماز گل گلی انداخته به سر"

افتاده از بهشت بر این ارتفاع پست
 

این بیت مطلع غزلی عاشقانه نیست

این چندمین ردیف نمازی خیا لی است
 

گلدسته اذان و من های های های

الله اکبر و... َانَا فی کُلِّ وادِ ... مست
 

سُبحانَ مَن یُمیت ُ و یُحیــــــــی و  لا ا له

ا لّا هُو ا لــَّــذی ا خَذ ا لعهْــــدَ فی ا لَسْت
 

سُبحان ربِّ هر چه دلم را ز من برید

سُبحان ربِّ هر چه دلم را ز من گســــست
 

یک پرده باز پشت همین بیت می کشیم)

(او فکر می کنیم در این پرده مانده است


ادامشو پیدا کن وحتما بخون......


پاسخ:
هعی :(
دل‌ام اون‌جا بود . . .
عالیه این شعر، عالی
۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۹ آقای سر به هوا ...
بلا به دور :|
پاسخ:
دوووور

حرف بزن حرف بزن سال‌هاست . . . تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">