سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

سیمرغ باش پرنده‌ی من . . .

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ب.ظ

_ عشق‌ام رو با چشم‌های خودم دیدم که ته دره داشت می‌سوخت و می‌مرد.

+ من عشق‌ام رو می‌دیدم داشت تو خودش شعله‌ور می‌شد ولی هم‌چنان زنده بود، کل روح‌اش سوخت . . .



سیگار . . .

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۸

نظرات  (۸)

۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۰:۳۲ اقای روانی
بزار بسوزه حواست باشه خودت نسوزی...
پاسخ:
وقتی اون می‌سوخت منم سوختم . . .
۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۹ نفس نقره ای
:(
پاسخ:
. . .
چرا داداشم؟ :(
پاسخ:
چون داشت تو خودش آتیش میگرفت و نمیتونست/ نمیتونستم کاری کنه/ کنم. هیچ کاری . . .
دو مرد
دو عشقِ مرده

پاسخ:
سه عاشق که به هیچ‌چیز نرسیدند، رسیدند؟
واستادی سوختنشو نگاه کردی؟؟اگه اینطوره که...عاشق نبودی..
پاسخ:
با این کامنت باز سوختم، بدجور! من نبودم؟ مگه می‌شه نبوده باشم و الان با این حرف بسوزم؟ من قلبم سر این قضیه رفت، دیگه چیکار باید می‌کردم؟ نمی‌تونستم کار دیگه‌ای بکنم، نمی‌شد . . .
نمیدانم
همیشه چیزهایی برای از دست دادن هست!
مثل پشت کردن به همه چیز
وقتی چیزی برای از دست دادن نداری
باز چیزی هست که بدتر ات کند
وقتی چیزی برای از دست دادن هست در عین بی چیزی
پس چیزی برای رسیدن، در عین ناکامی در وصل هم وجود دارد!
فقط مجبور به پذیرفتن این قاعده هستیم!
پاسخ:
معجزه . . .
چند نخ بدم خدمتتون؟
پاسخ:
باکسی می‌خوام!
از او مخواه
تمام جهان را دود میشود
میرود در ریه هات

در پاسخ کامنت بالا


پاسخ:
از کی بخوام پس؟

حرف بزن حرف بزن سال‌هاست . . . تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">