سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

چهار هفته تنبلی

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۷ ب.ظ

فردا به چهارمین هفته‌ بعد از کنکور می‌رسیم و مثل جنایت‌کارهایی که منتظراند ببینند حکم اعدام‌شون عفو می‌خوره یا نه پُرم از استرس! استرسِ این‌که اگر قبول نشدم، دیگه کلا حس و حال خوندن اون درس‌های لعنتیِ دبیرستان رو ندارم و نمی‌دونم چجوری باید دوباره چیزهایی که ازشون متنفرم(غیر از یکی دو درس) رو بخونم. اصلا نمی‌دونم می‌تونم تحمل کنم یا نه. مطمئن‌م اگر بخوام بخونم‌شون مغزم منفجر می‌شه. بگذریم. اصلا نمی‌خواستم این چیزا رو بگم، می‌خواستم خاطرات سرِ جلسه‌ی کنکورم رو بگم که نمی‌دونم چجوری به این‌جا رسیدم. یک ماهه که می‌خوام خاطره‌ام رو بنویسم ولی به خاطر همون تنبلی که قبلا اشاره شد، هی به عقب می‌اندازمش. حالا هم موکول‌ش می‌کنم به نوشته های بعدی که زیاد هم حرف نزده باشم، سوژه هم داشته باشم واسه نوشتن.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۳

نظرات  (۱۰)

سعی کن بری سفر اگه بخوای پشت کنکور بمونی باید روحیه خوبی داشته باشی بابا و مامانتو راضی کن برید سفر یکی دو هفته
لطفا به وبلاگ منم سر بزن
پاسخ:
می‌ریم ولی بعد از ما رمضان. البته فعلا که معلوم نیست قبولی‌م چی میشه!
حتما سر می‌زنم
وای توروخدا از کنکور نگین 
حالم به هم میخوره 
خب شروع کنین غورباقه رو قورت بدین 
من سرجلسه خاطره ی خاصی نداشتم فقط مراقبمون بشدت خنگ وپپه بود
پاسخ:
:))
قورت می‌دم کم کم
من دو سه تا اتفاق جالب داشتم که می‌نویسم
یه سال دیگه منم همین‌جام که تویی فقط هییییچ نظر خاصی نسیت به‌ش ندارم.
بنویس خب!.
پاسخ:
این یه سال منو دق می‌ده! کم کم حس پیدا می‌کنی بهش.
می‌نویسم

+آشنایی . . .
کن کور لعنتی  !!!
روز  کن کور من عالی بود پر از حس خوب... پر از لبخندای خرکی... 
من دیگه به بعدش فکر نمیکنم... مهم نیست کی جوابامیاد... مهم نیست رتبه ام چند میشه... مهم اینه که از خودم راضی بودم... و هستم 
دیگه به هیچیش فکر نمیکنم 
رشته تون چیه ؟
پاسخ:
کور کُن :)
آره واسه منم خوب بود. بعد جلسه رفتیم مدرسه‌مون و کلی خندیدیم.
آخه من هرچی زمان بره جلو به سربازی و این کوفت و زهرمارها نزدیک می‌شم! ولی خب بد ندادم آزمون رو و حدودا راضی‌ام.
ادبیات و علوم انسانی. شما چیه؟
من رشته ام ریاضی ای..
یعنی تو دبیرستان ریاضی بودم و سال دومی ام..
امسال کنکور انسانی دادم...

پاسخ:
آها. هیچ‌وقت نتونستم با ریاضی ارتباط برقرار کنم، هیچ‌وقت!
پس رقیبیم :)  چطور بود؟ چیکار کردید؟
۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۹ اقای روانی
اقا سلام 
ببین الان بهترین دوران :) زندگیته :) چون نه درس می خونی نه دانشگاه و اینا فکرش هست ، بیخیال استرس و فکر به نتیجه کارای خوبب و هیجانی بزن :)
پاسخ:
سلام
آره می‌دونم و حدودا هم دارم عشق و حال می‌کنم ولی خب اون استرسه رو نمی‌شه نادیده گرفت
خوب بود 
...
راضیم از خودم 
ریاضی و روانمو بالا زدم... 
پاسخ:
خب خداروشکر
دقیقا اون چیزایی که من واسه زیرگروهم می‌خواستم رو بالا زدید. من ریاضی رو همونجوری که گفتم اصلا خوب نزدم ولی روان بدک نبود. بهترین درسی که زدم زبان بود.
موفق باشید 
ایشالا ی رتبه ی سه رقمی خوب 
پاسخ:
دعای سنگینی بود!
شما هم هم‌چنین ایشالا دانش‌گاه و رشته مورد علاقه‌تون
۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۷ آدم ارغوانی
واااای ینی این پشت کنکور موندنم کابوسیه برا خودش!
سال دیگه سال اولمه که کنکور میدم ولی همش فکر اینکه اگه قبول نشم چطوری قراره دوباره اون کتابا رو بخونم میاد به ذهنم !
پاسخ:
خیلی سخته مخصوصا واسه من که تنبلم!
ولی اگر با برنامه جلو برید و دُرُست بخونید، خیلی راحت می‌تونید رتبه بیارید. کنکور اون‌قدرها هم سخت نیست که میگند. البته اگر بخونید
موفق باشید
۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۲۵ آدم ارغوانی
ممنونم...
امیدوارم شما هم موفق باشید :)
پاسخ:
خواهش می‌کنم

حرف بزن حرف بزن سال‌هاست . . . تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">