سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

منِ گُنگی که خواب نمی‌بینم

سیاه‌چاله

آسمان را نمی‌خواهم
قفس هم برایم زیاد است
مرا همین
حبس شدن در سیاه‌چاله‌ی چشمانت
کافی‌ست!

منوی بلاگ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ببخش» ثبت شده است

وَ این سومین سال است که بدتر از سال‌های قبل‌ه و من بدتر، خراب‌تر و خلاصه هرصفت بدی به‌علاوه «تر» هستم. دیگه همه اتفاقات رو از بَر هستم و هیچ علاقه و اشتیاقی ندارم واسه این‌که دعا کنم که به‌تر بشه . . . فقط واسه این‌که ارتباط‌‌م باهاش قطع نشه احیا رو می‌رم و کارهای دیگه رو می‌کنم، خدارو چه دیدید شاید نگاه‌ش به این کوچه پس‌کوچه‌ها هم خورد.

خدایا ببخش که دیگه اون مجیدِ قبلی نیستم، ببخش که دیگه نمی‌تونم خوب باشم، ببخش که این‌قدر بد شدم، ببخش که این‌قدر ناامیدم، ببخش، فقط همین!

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۸
مجید ت